👫خاطرات بچه های عزیزم بهاره و ماهان 👫

من پریسا عباسی مادر بهاره و ماهان هستم

بدون عنوان

امروز جمعه 27 فروردین 1395 هست بابا سر کاره و بهاره و ماهان هم بعد از دعوا خوابیدن .منم تازه این وبلاگ رو درست کردم . اینم عکستون  ...
27 فروردين 1395

اولین روزی که شروع به نوشتن کردم

سلام  بهاره و ماهان عزیزم ،از امروز می خوام خاطرات شبرین تون رو اینجا ثبت کنم تا وقتی بزرگ شدین بدونین که چقدر وجودتون برای من و بابا عزیزه و خاطرات شیرین تون مهم .    بهاره قشنگم تو الان دیگه 4 ساله ای و ماهان عزیزی هم 2 ساله ،خیلی دیر شروع کردم به نوشتن چون تمام وقتم رو وقف شما کرده بودم الان بزرگتر شدین دائم با هم بازی میکنین ،می خندین ،گریه می کنین،دعوا میکنین،آشتی میکنین ، و با منم کمتر کار دارین ،منم گهگاهی فرصت میکنم بشینم و گوشه ای از خاطره های قشنگتونو بنویسم   ....       دختر نازم 5 فروردین91 ساعت 12 ظهر توی بیمارستان کازرون دنیا اومدی و کلی شادی برامون آوردی دکترت مختار شاهی بود&...
27 فروردين 1395
1